تا کنون گفتیم که قوای نباتی در انسان شامل قوای غاذیه و نامیه و مولده می شود. قوه غاذیه را بیان نمودیم و گفتیم که آن نیز متشکل از چهار قوه جاذبه و ماسکه و هاضمه و دافعه است. اکنون به بیان قوه نامیه دومین قوه از قوای نباتی می پردازیم.
قوة ناميه يا قوة مربّيه قوهاي است كه غذا را بصورت متوالی به تمامی اجزای بدن میرساند و موجب افزایش سه بعد طولی و عرضی و عمقی جسم مي شود تا جسم از ناحیه این توازن به تمام بالندگي و تناسب حقیقی خود برسد.
در حقیقت از ناحیه قوه نامیه است که به هریک از اجزای بدن چون قلب و مغز و استخوان و معده و کبد و کلیه و شش و حتی موی و ناخن به اندازه مورد نیازشان غذارسانی میکند و از راهیابی غذای بیش از اندازه به هر یک از اعضا جلوگیری میکند.
سوال اینجاست که اگر به راستی غذاهاي جذب شده به واسطة قوه جاذبه، صرفا با قوای غاذیه تبديل به اجزای بدنی ميشد و هرگز قوهاي بنام ناميه نبود که به تناسب هر یک از اعضا و مقدار نیاز خاصشان غذارسانی کند و موجب رشد و نمو فرد در سه بعد طولی و عرضی و عمقی وی شود، چه پیشامدهای غیر قابل تصوری برای جسم انسان پدید می آمد و چه قامت زشت و غیر قابل تحملی برایش بوجود می آمد. اين چه حقيقتي است كه براي زيبايي و تناسب قامت افراد، ناميه را ملازم غاذيه قرار داده است؟
ناميه چه ميدانست كه بايد به موي سر بيش از مويِ مژگان چشم غذا دهي كند؟ ناميه چه ميدانست كه بايد به ريشه ناخنها كمتر از سرِ آنها غذا دهد؟ اگر قرار بود ناخنها در ريشه خود نیز رشد طولي داشته باشند نهايتاً ميبايست ناخنها در عمقِ گوشتها نفوذ كرده و موجب اختلالات عضوي گردند.
ناميه چه ميدانست كه انگشتان دست و پا را بدين تناسب غذا دهي كند كه هر كدام نسبت به ديگري بيش از اندازه دراز يا كوتاه ظاهر نشوند؟ و هزاران هزار سؤال ديگر كه در مورد اين قوا مطرح است...